۱۳۹۰ مرداد ۴, سه‌شنبه

مسلمانم


 مسلمانم
اگر اهریمنان، با نام اسلام این همه کشتار و غارت را
رضای دوست نشمارند
مسلمان نیستند اینها، که بیمارند
مسلمانم، بیا با من مسلمان باش
که دین ما تجلی گاه مهر و ماه آیینه ست
بیا ، آیین ما آیین درویشیست
رگبار و مسلسل نیست
همان دینی که بر دیوار زندانش،
غرور بی گناهان چون گلی پرپر نروییده
خدایش سبز پوشیده
همان اسلام زیبایی که از صلح و صفا میگفت
کجای ظلمت این شب،
کنون افتاده دورادور؟
در این بت خانه ی منفور
که فرمانهای چوپان را
به قوم گوسفندان پریشان عقل
چو فرمان خدا میداند آن بی شرم رذل کور
بیا با من مسلمان باش
برای دین اسلامم
بیا با من بکن کاری
مسلمانم
ولی اسلام اگر کشتار انسانهاست
مرا آزادگی بهتر ز دینداری

*****

رضا راد در این وبلاگ

انتشار در وبلاگ قبلی 17 شهریور 88