۱۳۹۱ شهریور ۳۱, جمعه

به نام بابا

گرمش کن و نرمش کن

ای خواجه اگر مردی بر خیز و ذکر بنما
خود گرچه که خنثایی با شعبده نر بنما
...
راهم مزن ای شیطان خوب آمده بسم الله
از خیر خدا بگذر رنگش کن و شر بنما

ژستی و عصایی هم ریشی وعبایی هم
هان ای پسر از رندی همقدّ پدر بنما

از ریش و به ریش دین گرییدی و خندیدی
در خلوت و در جلوت خوش باش و پکر بنما

آنک سر این مردم اینک در این مردم
گرمش کن و نرمش کن چربش کن و تر بنما

هین دشمن و هان دشمن ! این دشمن و آن دشمن !
هی گوش خلایق را پر می کن و کر بنما


ای جسم تو روحانی ! وی روح تو جسمانی !
در هاله ای از ابهام چون قرص قمر بنما

بر منبر پیغمبر ای مار بزن چنبر !
وان را که نگردد خر حکماً بز گر بنما

تعذیر نذیرت را بنواز و زحد بگذر
شمشیر بشیرت را تا دسته سپر بنما

هم خار مخالف را از مام وطن برکن
هم عامی و عارف را خر می کن و خر بنما

موسی اگر از معجز ماراند عصایش را
تو دیو ملبس را با سحر بشر بنما

حد می زن و مستی کن بالاکش و پستی کن
نمرود و خلیل آسا بت باش و تبر بنما

بر دوش تو تن پوشت ست٘ار عیوب آمد
قُم قُم ز هر انگشتت هفتاد هنر بنما

احکام قُضاتت را فتوای قضا جا زن
فرمان قوایت را تقدیر قدر بنما

چونین کن و چوننان کن تا ناله و نفرین را
فرمان رسد از یزدان کای آه اثر بنما

سید حامد احمدی