۱۳۹۰ مرداد ۶, پنجشنبه

کدخدا از هادی - م


كدخدا

اين داســــــتان مردم و تصميم كدخداست
خـــــــون ندا و چوب خدا باز بي صداست

اينجا كليد تست و سوالات واضــح است
انگار اين طرف همه بد،بي طرف خداست

اينجا كه امتحــــــان و تقلب طبيعي است
از نمره هاي بد همه اش مـال نخبه هاست

دين را به پســـت و نام و مقامي فروختند
اينجا تمام عــــــــــــزت دين،هيبت رياست

اين جــنگ خانوادگي از حـد گذشته است
ديگر سكوت عـــــابر و همسايه نارواست

اي آنكـــــــه تن به بدعت مردم نمي دهي 
اين تار عنكبوت به هــــر حال بي وفاست

حق را به گــرگ دادي و ما پاره پاره ها
در فكر اينكه خــــانه ي چوپان ما كجاست

اين ســـينه هاي سرخ كه سبز است تا ابد
از ضربه هاي تيغ تو و خون سرخ ماست

تاوان تير و تركش اين جنگ مال توست
فرقي نمي كند به تنـــــــت جبه يا عباست

از عـــــدل دم نزن كه عدالت به زعم ما
هم سهم مردمان و هــم از قسمت شماست
شعر از هادی - م

انتشار در وبلاگ قبلی 5  آبان  88