۱۳۹۰ مرداد ۵, چهارشنبه

به یاد مشکاتیان



شنبه شب وقتی استاد خطم به من گفت تسلیت میگم فکر کردم قصد شوخی داره و بعد گفتم به چه مناسبتی گفت مشکاتیان مرد ، چند ثانیه ای بهت زده شدم و گفتم کی ، گفت دیشب ، بی اختیار گفتم مشکاتیان که نمی میره و بعد بی اختیار تر گفتم مرده آنست که نامش به نکویی نبرند

این هفته وقتی رفتم کلاس خط استادم گفت هر وقت یاد مشکاتیان می افتم بی اختیار می گم مشکاتیان که نمی میره و بعد به من گفت: بعضی ها مردند در حالی که نفس می کشند و من گفتم به قول شاملو حیف هوا که تنفس کنند

باده به باده سر کشم این می خوشگوار را
تا ببرد ز خاطرم تلخی روزگار را

و اینم بهانه ای بود که یادی استاد مشکاتیان کرده باشم
روحش شاد و یادش گرامی باد

انتشار در وبلاگ قبلی 3 مهر 88