۱۳۹۰ مرداد ۳, دوشنبه

دو رباعی از مریم حقیقت



برای نداو...


در همهمه ی ظلمت شب مشعل بود
خاشاک نبود جنسش از مخمل بود
هرگز نسپرد تن به تحقیر تبر
مفهوم غرور سبز یک جنگل بود



از این روزها


ما را به غم وحادثه عادت دادند
با سنگدلان دست رفاقت دادند
هی حق من وتو را به غارت بردند

پشت سر هم سهم عدالت دادند


در این وبلاگ



زمان ارسال در وبلاگ قبلی : 25 مرداد 1388