من از دیار تو می آیم ای گل مهتاب
من از تبار تو هستم ای ستاره ی سرخ
من از کنار درختان باغ می گذرم
وچون تو
التهاب لبم را به چشمه می بخشم
و اشکهایم را
به وسعت دریا
من از کنار بهاران سبز می گذرم
وجای پای تو را روی سبزه می بینم
و رد بوسه ی گرمت را روی شانه ی خورشید
من از دیار تو می آیم ای گل پرپر
من از تبار تو هستم شهید آزادی
میان این همه حسرت
میان این همه درد
هزار شاخه ی شبنم به صبح خواهم داد
هزار پنجره سوی تو باز خواهم کرد
انتشار در وبلاگ قبلی 14 آذر 88