۱۳۹۰ مرداد ۴, سه‌شنبه

دو شعر از ف ع



خود رسانه:

در قحطي پيام آور
اين شهر هنوز با خداست
با من و تويي كه پيام بر شده ايم امروز
و هيچ گوشي خالي نخواهد ماند از فرياد رهايي
ايمان داشته باش

**************
اعتراف:

وحي ت را شنيدم
در تاريكي سلول انفرادي
در فشار بازوان ِ سيماني چهار ديوار
در سياهي هرزه ِشبِ شهوت كه تنگ در آغوشم گرفت
حق با هيچ كسي نيست
با زندگي ست
اين رهايي ست سخن نيست
گوش هايت را براي روز مبادا نگه دار
اين رهايي ست سخن نيست


ف-ع
انتشار در وبلاگ قبلی 1 شهریور 88