پرواز در هواي بهاري
تقديم به همه برادرانم در زندان اوين
....................
تقديم به همه برادرانم در زندان اوين
....................
مرداني از تبار دليران گزيدهاند
كاينجا درون حجره زندان خزيدهاند
...
ديوارهاي سنگي اين بند بسته را
صدها دلير مرد غريبانه ديدهاند
كاينجا درون حجره زندان خزيدهاند
...
ديوارهاي سنگي اين بند بسته را
صدها دلير مرد غريبانه ديدهاند
خط خط نوشتهاند به رمز و نشانهها
يعني چه روزها كه در اينجا كشيدهاند
يعني چه روزها كه در اينجا كشيدهاند
اي سايه ارغوان تو را زار ميزنم
گويا تمام همقفسانم شنيدهاند
گويا تمام همقفسانم شنيدهاند
من خواب ديدهام كه زمستان سرآمده است
گنجشكها ميان چمن آرميدهاند
گنجشكها ميان چمن آرميدهاند
زنها دوباره خانه تكاني نمودهاند
مردم براي هم همه عيدي خريدهاند
مردم براي هم همه عيدي خريدهاند
يخهاي كوچه چكهكنان آب ميشوند
نو غنچههاي لاله و نسرين دميدهاند
نو غنچههاي لاله و نسرين دميدهاند
روزي تمام ميشود اين لحظههاي سرد
خورشيد را براي همين آفريدهاند
خورشيد را براي همين آفريدهاند
آن روز در تمام زمين جار ميزنيم
اينك شكوفههاي بهاري رسيدهاند
اينك شكوفههاي بهاري رسيدهاند
ميبينم آن زمان كه تمام پرندهها
آزاد در هواي بهاري پريدهاند
آزاد در هواي بهاري پريدهاند
انتشار در وبلاگ قبلی 11 آذر 89